ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

سلام عليکم

شهادت بانوي اسلام، کوثر مصطفي، تجلي مرتضي، اشک علي ، مادر سادات، علت خلقت تسليت باد…

منتظر نظر جنابعالي عليه مطلب اخير هستم

پاسخ

فلک داني چه ظلمي از تو برزهراي اطهر شد چه بيدادي زتو بر فاطمه بعد از پيمبر شد مگر آن گفته هاي شاه خاتم رفته از گوشت که بعد ازرحلت او فاطمه از غم مکدر شد بگفت احمد مکرر فاطمه بضعه مني چرانسبت به او پس ظلمها زامت مکررشد همان زهرا که احمد زاحترامش گفت با امت دريده نامه ي ارثش زخصم شوم کافر شد نخشکيده هنوز از آب غسل شاه خاتم کفن که نار ظلم در باب سرايش شعله آور شد دل بشکسته اش اورا نبود بس در غم بابش که پهلويش شکسته آن چنان از ضربت در شد نبود بس سينه اش را ناله هاي جانگداز غم که آزرده زميخ در زاعداي ستمگر شد نبود بس تيرگي روز در چشمش زهجر باب که نيلي آنچناناز سيلي آن رخسار انور شد زضرب تازيانه دشمن دين بازويش راخست مصيبت ديده اي را تسليت آنسان مقرر شد چرا حبل جفا بر گردن حبل المتين بستند چرزا مغلوب دست روبه دون ،شير داور شدقضا بر بست دست شير حق را ورنه در آندم کجاروبه ، رها از دست ضرغام غضنفر شد ز لطف مرتضي و آل پاک اوست کاندر طوس بدوران مرثيه خواني ، مدامي شغل (آذر) شد .اثر طبع آذر خراساني -به نقل از جلد اول ديوان آذر -صص-55-56 -چا پ سوم -1348 شمسي انتشارات طوس

يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبراليل و النهار

يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال

حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لايزال الهي و تجديد حيات طبيعت مي باشد را خدمت شما دوست بزرگوارم  تبريک و تهنيت عرض نموده و سالي سرشار از برکت و معنويت را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان براي حضرتعالي و خانواده گرانقدرتان مسئلت مينمايم. 

پاسخ

دل غريب من از گردش زمانه گرفتبه ياد غربت زهرا شبي بهانه گرفتشبانه ، بغض گلوگير من کنار بقيعشکست و ديده ، ز دل اشک دانه دانه گرفتزِ پشت پنجره ها ديدگان پُر اشکمسراغ مدفن پنهان و بي نشانه گرفتنشان شعله و دود و نواي زهرا راتوان ، هنوز ، زِ ديوار و بام خانه گرفتمصيبتي است علي را که پيش چشمانشعدو اميد دلش را به تازيانه گرفتچه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غمعلي مراسم تدفين او شبانه گرفت ؟فراق فاطمه را بوتراب باور کردشبي که چوبه ي تابوت را به شانه گرفت

يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبراليل و النهار

يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال

حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لايزال الهي و تجديد حيات طبيعت مي باشد را خدمت شما دوست بزرگوارم  تبريک و تهنيت عرض نموده و سالي سرشار از برکت و معنويت را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان براي حضرتعالي و خانواده گرانقدرتان مسئلت مينمايم. 

پاسخ

دل غريب من از گردش زمانه گرفتبه ياد غربت زهرا شبي بهانه گرفتشبانه ، بغض گلوگير من کنار بقيعشکست و ديده ، ز دل اشک دانه دانه گرفتزِ پشت پنجره ها ديدگان پُر اشکمسراغ مدفن پنهان و بي نشانه گرفتنشان شعله و دود و نواي زهرا راتوان ، هنوز ، زِ ديوار و بام خانه گرفتمصيبتي است علي را که پيش چشمانشعدو اميد دلش را به تازيانه گرفتچه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غمعلي مراسم تدفين او شبانه گرفت ؟فراق فاطمه را بوتراب باور کردشبي که چوبه ي تابوت را به شانه گرفت