پيام
+
دل غريب من از گردش زمانه گرفت
به ياد غربت زهرا شبي بهانه گرفت
شبانه ، بغض گلوگير من کنار بقيع
شکست و ديده ، ز دل اشک دانه دانه گرفت
زِ پشت پنجره ها ديدگان پُر اشکم
سراغ مدفن پنهان و بي نشانه گرفت
نشان شعله و دود و نواي زهرا را
توان ، هنوز ، زِ ديوار و بام خانه گرفت
مصيبتي است علي را که پيش چشمانش
عدو اميد دلش را به تازيانه گرفت
چه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غم
علي مراسم تدفين او شبا
وبلاگ کوچ نهارجان
92/1/10
وبلاگ کوچ نهارجان
دل غريب من از گردش زمانه گرفت
به ياد غربت زهرا شبي بهانه گرفت
شبانه ، بغض گلوگير من کنار بقيع
شکست و ديده ، ز دل اشک دانه دانه گرفت
زِ پشت پنجره ها ديدگان پُر اشکم
سراغ مدفن پنهان و بي نشانه گرفت
نشان شعله و دود و نواي زهرا را
توان ، هنوز ، زِ ديوار و بام خانه گرفت
مصيبتي است علي را که پيش چشمانش
عدو اميد دلش را به تازيانه گرفت
چه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غم
علي مراسم تدفين او شبا
وبلاگ کوچ نهارجان
امان از دل زينب (س)
ي دخت رسول! نوبر آوردي از بهرعلي تو دختر آوردي
اي زوج علي ،دختر طاها! خوش کودک نيک منظر آوردي
اي جان بفدات کز يم عفت از گوهر ناب بهتر آوردي
بر ياري پيشواي انسانها الحق که نمونه خواهر آوردي
گلزار رسول را تو ازاين گل احسن که نکو معطر آوردي
اي زهره ي آسمان خوش بختي آفاق همه منور